تقسیم دریای خزر

ساخت وبلاگ

بیستم اردیبهشت ماه 1396 است. روز چهارشنبه. هوا گرم و دریا آرام و آبی. با  آبی سرد ولی دلپذیر. قایق پارویی را به آب می اندازیم. "م.و" هست و نگارنده. آرام آرام از ساحل دور می شویم. چند صد متر آنورتر توقف کرده و کمی آفتاب می گیریم. سکوت و سکون خوبی برقرار است. "م" می گوید آب برای آبتنی و شنا سرد است. به حرفش توجه هی نمی کنم. تن و سر و بدن را به آب می زنم. شادابی توصیف ناپذیری به همراه دارد. او نیز پس از چند دقیقه وسوسه شده و به من می پیوندد. در دور دست شی تیره رنگی به چشم می خورد که فقط یک قایق می تواند باشد. قایق دیگری پیش از پیمایش به اعماق به ما نزدیک شده و  پس از بر انداز نمودن ما با سرعت دور می شود و از دید پنهان. در صدد صید ماهی خاویاری هستند. شاید یک یا یک جفت در دریا مانده باشد. دریا مال ما است. با دو شریک در دور دست ها.

در سالنی بی روح در گوشه ایی ار این قاره پتج نماینده برای تقسیم این دریا مذاکره می کنند و غاقل از آنند که ما در امروز دریا را از آن خود داشتیم و بهترین لذت ها را بردیم. آنان در حسرت همچین روزی خواهند ماند.   

خونه گلی...
ما را در سایت خونه گلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonegelio بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1396 ساعت: 1:28