جلسه دوم سینار

دیدار دوم ما در منزل ولفانگ بود. انتظار درمانی مشابه را با حرکات کششی و فشار بر روی نقاط حساس کمر و در نهایت ماساژ شکم/روده داشتم اما اینبار ولفانگ از دستگاهی متفاوت استفاده کرد. با مالش این دستگاه بر روی قسمت دردناک کمر به مدت چند دقیقه این بخش از پایین کمر که سالها بود کلأ بدون درد نمانده بود تقریبأ به صورت کامل عاری از درد شد. همین برایم بسیار حریت انگیز بود. اما انچه اصلأ انتظارش را نمی کشیدم استفاده از این دستگاه سینار با دو وسیله جانبی مانند دو ناقوس تو پر کلیسا به اندازه 2 در 5 سانت بود روی صورت و پیشانی.

قابل ذکر است این دستگاه زمانی که موفق به شکستن محور مقاومت عصب می شود بوقی می زند که درمانگر را از موفقیت آن مرحله آگاه می سازد، همچنین چنانچه مقاومت بدن از توانایی دستگاه بالاتر باشد بوق عدم موفقیت به صدا در می آید تا درمانگر با فرکانس و نیروی متفاوتی درمان را از سر بگیرد. برای شکستن مقاومت و باز گشایی گره عصبی صورت و پیشانی من اولین بار حدود 11 دقیقه طول کشید که در این مدت درد بسیار شدیدی که مانند ساکشن بود رو متحمل شدم.  گویا 11 دقیقه زمان بسیار طولانی می باشد. گره های عصبی و مقاومت ها بر اثر صدمه های فیزیکی و  یا روحی می توانند در طی سالیان در نقاط مختلف بدن جمع شده و انسان را از تعادل و سلامت واقعی دور کنند. این گره ها بر روی رفتار و کردار انسان تأثیر گذاشته و سبب عدم کارکرد و بازدهی اعضا بدن نیز می شوند که در نهایت ممکن است به شکل یک بیماری مانند فشار خون، دیسک کمر، بیماری کلیوی و یا حتی سرطان خود را بروز دهد.