نا بودی شمشاد ها

ساخت وبلاگ
سال 1379 با یک کوله بار ایده و هیجان به خاک وطن بازگشتیم. در راستای تحقق یک رویای دیرین و التیام انبوه عقده هایی که در دیار غربت به سراغتان می آید به فکر ساختن کلبه ایی بودم که جان پناهم باشد، آنی که بعد به نام خونه گلی شهرت گرفت.

روزی در اوایل سال 1380 ، شهسوار محله تنکابن ، سوار بر دوچرخه ایی انبه ایی رنگ چشمم به انبوهی از چوب  خورد که در گوشهایی انباشته شده بودند. می پرسم آیا فروشی هستند؟ می گوید آری، منتها اگر می خواهید بخرید تا پیش از غروب باید از اینجا ببریدش قراره مصالح بیاوریم.  روی قیمت به توافق می رسیم. 174 هزار تومان. سریع هماهنگ می کنم و رفیق جدید و یار ساخته های بومی اوستا ممد آمده و با یک دستگاه گاز روسی آنها را به محل ساخت خونه گلی حمل می کنیم. یک گاز روسی مملو از درختان کهن و قطور شمشاد.

این درختان دیوار باختری و زیر سفال خانه گلی را تشکیل دادند. شاید حدود 100 سال پس از حظور در خانه ایی دار ور چین در شهسوار محل که آخرین بازمانده از خانه های بومی تنکابن به شمار می رفت. سونامی آپارتمان سازی در این 15 سال مابقی را نابود کرد.

سال 1395 فصل بهار. برای یک کوهپیمایی دو روزه با یک میهمان از هنگ کنگ. گذرمان به جنگل تودارک می افتد. اینجا تا دو سال پیش مرکز تجمع درختان شمشاد بود. هنوز هم هست با یک تفاوت و این که الان تبدیل شده است به قبرستان شمشاد ها.

در نت به دنبال دلایل گشتم. بیماری. و کو درمان؟ و کجاست تیم علمی از سازمان حفاظت از جنگل ها؟ آخرین مقاله و اشاره اییکه به این فاجعه زیست محیطی در نت یافتم مربوط می شد به اوایل آثار بیماری و مرگ شمشاد ها شاید حدود دو سال پیش. همان شمشاد هاییکه به گفته محلی ها بیشترشان در زمان رضا شاه بریده شدند و مابقی بر اثر بیماری از بین می روند. حیف و افسوس.

 

  

خونه گلی...
ما را در سایت خونه گلی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : khoonegelio بازدید : 197 تاريخ : جمعه 26 شهريور 1395 ساعت: 12:38